سروده ای تقدیم به شهید کریم نعمتی / از شهدای گرانقدر دفاع مقدس ( از زبان شهید خطاب به همسر و فرزندانش ) پدر همواره با یاد شماهاست کنار خنده و اشک شماهاست از آنروزی که جسمم با شما نیست تمام لحظه هایم آسمانیست به یک آن از شما غافل نبودم به احوال شما جاهل نبودم روان شد اشک من با غصه هاتان بیاسودم به گاه خنده هاتان به گوش فاطمه( لالا )سرودم به همراهش به تاریکی غنودم اگر مادر نبوده با دو طفلم وگر تنها بمانده نور چشمم شدم همبازی آن کودکانم که تا خنده بر آن لبها نشانم کنار سفره با آنها نشستم غبار از روی زیباشان بشستم هر آندم روی من در عکس دیدند نگاهم را به قاب عکس دیدند شدم همراه حامد در شبانگاه که تا نازش کنم شام و سحر گاه به راضی هم شدم همراه و همفکر به راه هر چه نیکی و همه خیر کنون هم با شما همراه هستم شریک خنده و هر آه هستم مرا پنهان ز راز خود ندانید جدا از قصه های خود نخوانید به گاه حاجت و گاه دعایی برم حاجت به سوی حق تعالی خدا قسمت کند فیض حضورش کند تعجیل در امر ظهورش اللهم عجل لولیک الفرج ۲۵ بهمن ۱۳۹۰
میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله مبارک باد:
دو چشمت چون دو چشم احمد استی تو آخر غنچه ی پیغمبر استی
تو که همنام ختم مرسلینی قیامت هم بسان احمد استی
محمد گفت : مهدی خواهد آمد کنون دیدار رویت غایت استی
به قرآن و کلام و سنت او یقین تنها امام و رهبر استی
به عالم بازگشته جاهلیت دوباره تشنه ی پیغمبر استی
بیا و تکیه زن بر کزسی عدل که راه عدل تو چون حیدر استی
بیا و برفکن این پرده از روی جهان چشم انتظار رویت استی
خدایا مژده ای در روز میلاد که با یادش دو چشمانم تر استی
۲۱ بهمن ۱۳۹۰