انگار یادمون رفته ....
انگار یادمون رفته ، خودمون رو از یاد بردیم ، حسابی قاطی کردیم ، به هرچی و هر کی هم که نگاه می کنی غصه ات بیشتر و بیشتر میشه . به تلویزیون نگاه میکنی یه جور حرص می خوری ، تو دنیای اینتر نت چرخ میزینی یه جور دیگه عصبی میشی ، روزنامه و مجله میخری باز یه جور دیگه ، بابا انگار کاملا یادمون رفته ما شیعه ایم ، ما مال خودمون نیستیم، ما مال یه جا و یه بزرگوار دیگه ایم ، ما اینجا موندیم که کارهای اون آقارو ردیف کنیم ، ما اصلا زنده ایم و نفس می کشیم تا راه رو برای ایشون هموار کنیم ......
ولی نه انگار همه مون مثل هم شدیم ، هر جا و هر کی رو میبینی انگار خارج از محدوده خودش چیز دیگری رو نمیبینه ، روزنامه می خری میبینی مدیر مسوول روزنامه به هر دری زده از دماغ و سینه خانمها تا ناتوانی جنسی آقایان مسن تا خواننده هاشو بیشتر کنه تا بلکه چی یه ریلشو دو ریال کنه و به شهرت و مکنت برسه ، تلویزیون روشن می کنی می بینی مجریه به انواع عشوه ها و کرشمه ها متوسل میشه تا خودشو تو دل تماشاچیا باز کنه تا همه بگن بابا این دیگه آخر آخرشه ، دیگه از این بهتر مجری تو تمام کائنات وجود نداره ، تا بلکه خودشو پیش رییسش عزیزتر کنه و امتیازهای مادی بیشتری بگیره ، سینما میری میبینی هنرپیشهه دیگه زن و مردش هم فرقی نمی کنه ، انواع چش و ابرو رو واست کج می کنه و خودشو لوس می کنه تا تو خونه دلت جایی برای خودش باز کنه و قیمت کارشو بالاتر ببره ،پای صحبت فلان کارشناس میشینی میبینی چنان از نظرات عجیب و غریبش داد سخن میده تا همه بگن : نه بابا دفعه دیگه به این آقا رای میدیم ، انگار خیلی بیشتر از بقیه حالیشه ، تا بلکه راهشو تو تشکیلات سیاسی کشور باز کنه و بعدش هم دیگه معلومه که چی میشه ....
بابا اینکارا رو که همه تو این دنیای وانفسا می کنن چه جور بگم ما با بقیه فرق داریم ، ما اون اقلیت کمه ایم که باید برای یزرگی یه آقای بزرگواری تبلیغ کنه نه برای شهرت و ثروت خودش ، آخر این راهی که ما شیعه ها توش افتادیم یا راکفلر شدنه یا آنجلیا جولی و براد پیت شدن ، یعنی آخر ماموریت ما همش همین بود ؟
نه بخدا نه والله ما موندیم تا کارهای خیلی خیلی بزرگتری رو تموم کنیم ، ما نیومدیم که خودمون و فقط خودمونو بزرگ کنیم ، ما نیو مدیم تا فقط خودمون و خانوادمون رو به همه چی برسونیم .... ما موندیم تا افتخار خدمت قطب عالم امکان رو داشته باشیم ، ما موندیم تا دست به سینه آقا باشیم ، اومدیم تا بله قربان گوی حضرت باشیم نه بله قربان گوی خودمون و نفسمون .....
موندیم تا ببینیم آقا چه دستوری دارند و از ما چی میخوان ...
حتی اگه درسم می خونیم برای این باشه تا نیازهای حکومت جهانی آقا رو فراهم کنیم ...
اگه پول در میاریم برای این باشه تا دست شیعه های نیازمند آقا رو بگیریم و برای اونها هم کار ایجاد کنیم....
خلاصه حواسمون باشه ما الکی زنده نیستیم ، زندگی ما با زندگی کسانی مثل هنرپیشه های هالیوودی یا بزرگان بیزینس دنیا فرق اساسی داره ، ما موندیم تا زمینه رو برای حکومت ایشون آماده کنیم و هر فعالیتی که میکنیم چه هنری چه سیاسی و چه اقتصادی و بازرگانی مال خودمون نیست ، بخش کوچکی از حکومت بزرگ اون آقای بزرگواره که حکومت عدلش قراره کل دنیا رو پوشش بده ...
پس باید خودمونو فراموش کنیم ، منافعمون رو به منافع آقا گره بزنیم و خوبی و بدی فعالیتمونو با خط کش رضایت آقا اندازه بگیریم ، شاید اونموقع بتونیم امیدوار باشیم که شاید سهم کوچکی در ایجاد آن مدینه فاضله به رهبری امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته باشیم ، ان شاء الله
چقدر خودخواهیم ما آخرالزمانیها
فقط کافیه یه نگاه کوچیک به خودمون و دور و برمون بندازیم . همه اش خودخواهی همه اش منیت همه اش منافع شخصی . فقط خودمو بچه ام و خونوادم و اگه خیلی آدم خوبی باشم دوستای صمیمیم . اصلا انگار همه خودخواهیهای تمام آدمادر طول تاریخ جمع شده و تو وجود انسان امروزی خلاصه شده .
زندگی من باید از همه بهتر باشه . درآمد من باید از همه بیشتر باشه از هر راهی هم که باشه مهم نیست . من باید بالاترین پستو داشته باشم اگر چه زیر اب بقیه رو بزنم . اصلا همه خوبیها باید مال من باشه نه مال بقیه و خلاصه چیزهایی شبیه اینها .
حالا اگه آدمی که چنین فکرایی تو کله اشه و فقط و فقط به خودش فکر می کنه هر کس دیگری غیر از ما باشه میگیم بی خیال آدمه و هزار تا منیت . اما اگه این آدم عنوان شیعه دوازده امامی رو یدک بکشه چی ؟
باز هم میشه باور کرد که این آدم با این ویژگی اعتقادی اینقدر خود خواه باشه ؟
آره نباید باشه ولی متاسفانه هست . یکی نیست بپرسه کدوم یک از کارهامون به غیر از منافع خودمون اهداف دیگری هم داره ؟ ما گاهی اوقات حتی نذر و نیازمون هم جنبه خود نمایی و پز دادن داره چه برسه به نیت خالصانه برای اهل بیت و بویژه امام زمان . انگار اصلا فراموش کردیم در دوران ویژه ای زندگی می کنیم . در دنیایی که دشمنا ی ما خیلی بیشتر از ما به زمان ظهور می اندیشند . کافیه کمی به لیست آرزوهای کوتاه و بلندمون نگاه کنیم تا اصل مطلب دستمون بیاد . کدومیک از اهدافمان در راستای کمک به فراهم کردن شرایط ظهور حضرت مهدی است ؟ چقدر میخوایم برای این منظور هزینه کنیم ؟ چقدر کنار گذاشتیم ؟ چقدر بدنمونو آماده نبرد در این پیکار بزرگ کردیم ؟ متاسفانه ما بچه شیعه های امروزی حتی وقتی ورزش هم می کنیم فقط می خوایم خوش هیکلتر بشیم تا دل طرفو ببریم . با خودمون گفتیم ورزش کنیم تا بدنی اماده و قبراق برای دوران ظهور حضرت داشته باشیم؟ بقیه مطلب رو دیگه خودتون حدس بزنید . .....
حق داریم اگر بگوییم مضطر واقعی امام زمان است که شیعه هایی مثل من روسیاه دارد . در فضاحت ماجرا همین بس که حتی مجریان برنامه های تلویزیونی وقتی دارند از حضرت حرف میزنند طوری چشم و ابرو کج میکنند که انگار با زبون بی زبونی می خوان بگن منو دوست داشته باشید ... به من نگاه کنید .... نوجهتون به من باشه ..... دیگه بسه ....
فعلا تا پست بعدی .....
خوشحالی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با 20 عمل
تو نور غیب نمایی خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی
دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید
الا که هستی مایی خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی
تو احترام حریمی تو افتخار حتیمی
تو یادگار منایی خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی
به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری
به درد ها تو دوایی خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی
دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته
تو مروه ای تو صفایی خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی
قسم بر آن رخ نیلی قسم به کوچه و سیلی
تو محرم دل مایی خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی
قسم به عصمت زهرا بیا ز غیبت کبری
دگر بس است جدایی خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی
هر چی شما بگید میگم بروی چشم
داشتم فکر می کردم چه کار کنم تا شما باور کنید بیاد شما هستم. تصمیم گرفتم هر روز یک سوره یس به روح پدر بزرگوارتان امام حسن عسگری هدیه کنم . ولی با خودم گفتم : هنر که نکردم . روزی یه سوره خوندن که کاری نداره . شنیده بودم که شما فرموده بودین برای شیعیان بد وارث و بی وارث دعا کنید . با خودم گفتم : بروی چشم آقا جون . روزی صد صلوات برای شادی روحشون می فرستم . اما نمی دونم آقا جون چرا دلم راضی نمیشه . احساس می کنم از شما خیلی دورم . میخوام بگم به من دستور بدین . از من بخواهین تا من بگم چشم آقاجون . اطاعت . با تمام وجود می پذیرم . اصلا من نوکرتون آقا . شما فقط امر کنید . بگید چه کنم تا به من عنایت کنید . چه کنم تا منو در لیست کلفتها و نوکراتون قرار بدین. چه کار کنم تا من هم در زمره کسانی قرار بگیرم که شما برای اونها دعا می کنید ؟ به خدا قسم دوست دارم آدم خوبی باشم . دوست دارم همه کارهام باعث شادی و خوشحالی شما بشه . ولی نمی دونم چطوری . اگه شما دستم رو نگیرید . اگه شما به من عنایت نکنید تو این دنیای وانفسا له و لورده میشم . دلم میخواد نفس کشیدنم هم به فرج شما کمک کنه . الان که دارم این سطور رو می نویسم اشک امانم نمیده ولی باور کنید راست میگم . دوست دارم فقط به شما تکیه کنم . فقط از شما حرف شنوی داشته باشم .فقط سرباز شما باشم . خونم فقط برای شمابریزه . جونم برای شما در بیاد . فقط به شما بگم بر روی چشم . ولی شما رو به مادرتون زهرا قسم میدم دستمو بگیرید . مرا در این وانفسای آخرالزمان تنها نگذارید . دوستتون دارم آقای مهربون و زیبای من.....