می دهد بانو همه حاجات ما
همره ما در همه ساعات ما
شافع ما نزد رب سرمدیست
تا پذیرد جمله ی طاعات ما
السلام علیک یا فاطمه المعصومه
روز دختر باشد و جشن و سرور
عید پاک و شادی و دریای نور
خوش مبارک بر شما این روز نیک
زنده باشی تا به ایام ظهور
مرا با حضرت معصومه کار است
که امشب شام میلاد نگار است
سلامش میکنم با هر نسیمی
که نامش رشتهی مهر و قرار است
مقیم درگهش، افرشتگانند
نوای حقشان خیرالذکار است
شفیع ما شود بانو، الهی
ز مهرش، جان ما بس بیقرار است
تو ای بانو به آن حجت دعا کن
که عالم تشنهی آن تکسوار است
الهی آمین
اللهم عجل لولیک الفرج
گلی آمد به قم از باغ زهرا
گل پیغمبر و فرزند اسری
چه زیبا گشته قم از آن وجودش
به بیتالنور، شاهد بر سجودش
قم و معصومه و دنیای رحمت
سرای فضل و ایوان کرامت
نه قم، بل یک جهان، صحن و سرایش
دل هر شیعهای، کنج رواقش
بیارایید این صحن و سرا را
به ره ریزید یاس و غنچهها را
رواق خانهاش آذین نمائید
به عشقش، نغمهی شادی سرایید
که اینک دخت کاظم هست مهمان
به این شهر قم و هم مُلک ایران
الهی شیعهی زار تو باشم
نشان مِهر سرشار تو باشم
السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه
کرامت از کرامت گلعذار است
دلم با روی ماهت نوبهار است
نگین تاج عشقت بر سر من
که جان از داغ عشقت پرشرار است
کرامت از نگاهت شرمسار است
صفای لطف تو باغ بهار است
کرامت گشته، ای گل سیرهی تو
رخ عالم به بزمت لالهزار است
به کوک ساز تو خو کردهام من
به آن سازی که جانم را بهار است
السلام علیک یا حضرت فاطمه المعصومه
قم بودم و زیارت ، درگاه و استجابت
از آن حرم گرفتم صدها سبد اجابت
یک آسمان کرامت بر عاشقان ببارد
آن قبله ی اجاب و گلدسته ی عنایت
با جذبه ی نوازش ، دلها به خود کشاند
الحق که تیر مهرش بر جان کند اصابت
می خواند و به کویش هر خسته می نوازد
جانم فدای لطف و اکرام بی نهایت
نومید من نباشم از خوان پر ز جودش
بانو نموده عمری بر سینه ام صدارت
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة
٢ شهریور ١٣٩٣
دلم در قم بسوی آن نگار است
که صحن و مرقدش ، بر جان قرار است
مرا آن محفل و آن بیت قدسی
حریم و مسکن و شهر و دیار است
چه کارم من بود با اهل دنیا
مرا معصومه ، تاج افتخار است
از آن روزی که در قم آرمیده
همه ملک وطن در اقتدار است
بخوانم نام او در خلوت خویش
که نامش بهر جان ، خیر الذکار است
فدای حضرت زهرا و دختش
دلم از بهر آنها بیقرار است
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة