آوای زیبای دعای فرج در حرم مطهر ابا عبدالله
پاییز سال 1385 و آخرین شبی بود که در کربلای معلی اقامت داشتیم . تصمیم گرفته بودم آن شب هر طور که شده در قسمت بالای سر امام حسین کنار همان سنگ قرمز ی که می گویند سر مطهر امام در زیر آن به خاک سپرده شده است زیارت ناحیه مقدسه و نماز امام زمان بخوانم . آنها که کربلا رفته اند می دانند که کنار آن سنگ قرمز همچون کنار سنگ حجر الاسود در خانه خداست و همه زائران منتظرند تا بر آن مکان مقدس بوسه زنند .حرم امام حسین بدلیل شرایط خاص حاکم بر عراق شبها راس نیمه شب بسته می شود و زائران امکان حضور و عبا د ت در حرم مطهر را تا اذان صبح ندارند . ساعت 9 شب بود که وارد حرم مطهر حضرت ابا عبدالله شدیم . برعکس شبهای گذشته حرم مطهر کمی شلوغتر بود انگار همه کاروانها شب آخر اقامتشان بود و نمی خواستند شب آخر همجواری با حسین را براحتی از دست بدهند . به قسمت بالای سر امام رفتم . تعداد زیادی از خانمها منتظر اقامه نماز در آن مکان بودند . در دلم از امام حسین خواستم که به من هم اجازه قرائت زیارت ناحیه مقدسه و نماز صاحب الزمان در آن مکان شریف را به من عنایت فرماید . واقعا صحنه های زیبایی بود هر زائری مترصد فرصت بود تا هر طور شده از آن مکان مقدس کسب فیض کند و حاجات خود را در آن مکان شریف با ابا عبدالله در میان بگذارد . من همچنان منتظر بودم تا نوبت نماز و زیارت بالای سر امام نصیب من هم بشود . هر از چند گاهی نیم نگاهی هم به ساعت حرم می انداختم و از خدا می خواستم تا لحظه ها به کندی بگذرد و من این توفیب بزرگ را از دست ندهم . چیزی نمانده بود تا نوبت به من برسد که ناگاه صدای دسته ای از جوانانی که تازه وارد حرم شده بودند توجهم را به خود جلب کرد . آنها یکصدا و با آهنگی موزون همچون حاجیان بیت الله الحرام ، دعای فرج می خواندند و به ضریح مطهرنزدیک می شدند .هرگز صوت زیبای آنان را فراموش نمی کنم :
" اللهم عجل لولیک الفرج ، اللهم عجل لولیک الفرج ، اللهم عجل ...."
همه سلولهای بدن من نیز با آنها هماهنگ شده بود و آوای " اللهم عجل لولیک الفرج " سر می داد. همزمان با آوای دلنشین آنان نوبت م هم فرارسید و در کنار سنگ قرمز و بالای سر مطهر امام حسین ، قرائت زیارت ناحیه مقدسه را شروع کردم . جایتان خالی ، نمی دانید چه شور وشعفی سراسر
وجودم را فرا گرفته بود . همزمانی زیارت ناحیه مقدسه و آوای زیبای اللهم عجل لولیک الفرج آنهم در زیر گنبد مطهر امام حسین که محل استجابت دعاست هرگز قابل وصف و بیان نیست . بلافاصله پس از زیارت ناحیه نماز حضرت صاحب الزمان را قرائت کردم و آوای دعای فرج نیز همچنان در حرم مطهر ادامه داشت . آنچه که برای من جالب بود اینکه قرائت زیارت ناحیه مقدسه و نماز حضرت صاحب الزمان به همراه اعمال مخصوص ویژه حرم امام حسین حدود دو ساعت طول کشید و به محض آنکه من دعا و نماز را تمام کردم و زیر گنبد امام حسین برای فرج امام زمان دعا کردم صدای خادمان حرم مطهر بلند شد که زائران را به خروج از حرم فرا می خواندند . جالب آنکه آوای دسته جمعی آن جوانان نیز تا پایان دعا و نماز با من همراه بود و شوق و شادی مرا دوچندان کرده بود . آن شب بسیار خداوند را شکر و از امام حسین علیه السلام سپاسگزاری کردم که این توفیق بزرگ را نصیب من کرده بوند . آن شب یکی از زیباترین شبهای زندگیم بود . ........
سلام
خاطره زیبا و دلنشینی بود.
یه سر بیا.من این را با عشق اشک و تعهد نوشتم.
سلام.
خسته نباشی.
آپ خیلی خوبی بود. ممنون.
من توی وبلاگم یه کاره جدید کردم... به دیدنش می ارزه.
حتما بیا .
خوشحال می شم.
فعلا.